ناصر پارسا که در زندگیاش، چیزی برای از دست دادن ندارد؛ پس از 30 سال به کشور باز میگردد
ناصر پارسا که در زندگیاش، چیزی برای از دست دادن ندارد؛ پس از 30 سال به کشور باز میگردد. او از دختر دوست قدیمیاش کیوان، میخواهد تا وکالت پرونده قتلی را بر عهده بگیرد که سالها پیش، ناصر را به خاطر آن متهم ساختهاند. . . .